انشا در مورد وداع با خورشید ابدی - آخرین روز تابستان روزی در اواخر مرداد بود که به نظر می رسید خورشید آخرین پرتو طلایی را بر دنیای زودگذر ما لبخند می زند. پرندگان با دلتنگی صدای جیر جیر می زدند، گویی در انتظار آمدن پاییز بودند، و نسیم به آرامی برگ های درختان را نوازش می کرد و آماده می شد تا به زودی آنها را در یک والس با خود ببرد […]